توضیحات
…. کمرش که نشکسته. گردنش که خرد نشده. چرا کارش را درست انجام نمیدهد؟ جنبوجوش هر فعلی دست اوست. افعال لازم و کمکی، بهویژه افعال متعددی. (ببین! دوست به این «بهویژه» تن بدهد. حتا «مخصو…»ی مخصوصن را هم مینویسد. با حرکت نیرومند دستم ناگزیر به حرفم گردن میدهد). مصداق بارز چموشی است. (از این یکی خیلی خوشش آمده؛ از نوشتن مصداق بارز بال در آوردهست). اما «چموشی» حالش را بد میکند.