توضیحات
کتاب حاضر، شرح اعترافات “جان پرکینز”، “فردی است که زیر فشار طاقتفرسای وجدان معذب و محکمهی انسانی ذهن خویش، حقایق نظام موجود جهانی را برملا میکند و به بیان ترفندهای سرمایهداری لگام گسیخته برای اقتدار روزافزون و شکلگیری “ابرشرکت سالاری” (حاکمیت شرکتهای بزرگ) و “امپراتوریای بدون امپراتور و تحت کنترل ابرشرکتها. پرکینز، پس از مدتها دودلی در افشاگری، با مشاهدهی خرابههای برجهای دوقلوی نیویورک دریافت که طوفانی که کشورش را درو میکند حاصل بادهایی است که جنایتکارانی چون خود او، به فرمان روسای خویش در بالاترین سطوح حکومتی و اقتصادی “ایالت متحدهی ابرشرکتی”، در کشورهای در حال توسعه کاشته بودند”. به تصریح مترجمان: “وی زمانی تحت امر آژانس امنیت ملی” آمریکا ماموریت داشت قامت اقتصادی کشورهای در حال توسعه را زیر بار وامهای کمرشکن خم کند. با شرایط تحمیلی “بانک جهانی” و “صندوق بینالمللی پول” برای بازپرداخت اقساط وامها، ناگزیر، خدمات اجتماعی، بهداشتی، و آموزشی دولتها به طبقات محروم و متوسط به شدت محدود و ناممکن میگردید و در این کشورها فاجعه میآفرید. و، در صورت عدم بازپرداخت اقساط وام، امکان تاراج منابع طبیعی کشورهای قربانی برای صاحبان منافع تجاری آمریکا و امکان امر و نهیهای سیاسی و نظامی برای دولت آمریکا فراهم میآمد… جان پرکینز… کارش این بود که کشورهای دارای اهمیت راهبردی برای آمریکا از اندونزی در شرق گرفته تا پاناما در غرب را متقاعد کند که برای توسعهی زیرساختهای کشورشان وامهای کلان اخذ کنند. علاوه بر این، پرکینز باید اطمینان مییافت که دولتهای مزبور این پروژههای بسیار سودآور را به شرکتهای بزرگ آمریکایی واگذار کنند.