توضیحات
ارنست هرتسفلد (Ernst Herzfeld). باستانشناس و ایرانشناس آلمانی (۱۸۷۹- ۱۹۴۸ میلادی). حفار تختجمشید و مشهد مادرسلیمان (پاسارگاد احتمالی). او دانشمندی جامعالاطراف بود و حدود دویست کتاب و مقاله از او بر جای مانده است که برخی از آنها عبارتند از: ایران در شرق باستان، سفر از میان لرستان، سفر باستانشناختی به ناحیه دجله و فرات، کتیبههای ایران، در کنار دروازه آسیا، بناها و کتیبههای دوران نخستین دودمان ساسانی، بناهای یادبود ایرانی، تاریخ باستانشناسی ایران و کتیبههای کهن ایرانی.
ارنسْتْ امیل هِرتْسفِلْدْ، خاورشناس برجسته آلمانی در ۲۳ ژوئیه ۱۸۷۹م در یکی از شهرهای آلمان متولد شد. او تحصیلات خود را در دانشگاههای مونیخ و برلین پی گرفت و پس از اخذ لیسانس معماری، دکترای فلسفه را از دانشگاه برلین دریافت نمود. هرتسفلد ابتدا به عنوان استادیار جغرافیای تاریخی در همان دانشگاه به تدریس پرداخت و در کنار آن ضمن خدمت در موزه دولتی پروس، به مطالعه در جغرافیای تاریخی مشرق زمین به ویژه ایران و عراق پرداخت. وی از سال ۱۹۰۳م در خاور نزدیک و خاورمیانه و نیز در طول جنگهای اول و دوم جهانی به کاوشهای باستانشناسی در ایران، بینالنهرین و سوریه مشغول بود و با هیأت اعزامی به نینوا برای کشفیات باستانشناسی و تاریخی اعزام گردید. در جریان این ماموریتها بود که شوق تحقیق در تاریخ مشرقِ قدیم در او افزایش یافت و شوقش به تاریخ اشکانیان و مطالعات اسلامی به حدی زیاد شد که در تمام عمر از آن دست نکشید. وی همچنین چندین سال در مورد تمدنِ بابلیها، آشوریها، ساسانیان و نیز صنایع، معماری و اسناد مربوط به صنعت دوره هخامنشیان و دوره اسلامی به تحقیق و کاوش اشتغال داشت. هرتسفلد در سال ۱۹۲۰م کرسی استادی جغرافیای تاریخی مشرق زمین در دانشگاه برلین را به دست آورد و به طور همزمان به تدریس در رشته زبانشناسی شرق اشتغال یافت. وی مدتها در ایران به مطالعه و تحقیق پرداخت و گزارشی جامع درباره ویرانههای تخت جمشید برای دولت ایران تهیه نمود. در جریان این کاوشها آثار متعدد باستانی شامل ظروفِ حجاری، نقاشی و کتیبههای زیادی از زیر خاک بیرون آورده شد. در این میان هر چند تلاشهای علمی هرتسفلد در شناسایى تمدن کهن مناطق مختلفِ شرق، مثالزدنی است، اما نباید از نظر دور داشت که این امر زمینههای غارت و انتقال اشیاء عتیقه بسیاری به موزههای غرب را فراهم آورد. هرتسفلد عضور انجمن آسیایى لندن و ایرلند، عضو فرهنگستان عربی دمشق، عضو افتخاری مؤسسه باستانشناسی هند و فرهنگستان بریتانیا بود. از هرتسفلد آثار متعددی در زمینه تاریخ تمدن اسلامی و پژوهشهایی در مورد نقشهبرداری از مناطق مختلف شرق به جای مانده که کتیبههای ایران قدیم، ایران در شرق قدیم، زرتشت و جهان از آن جملهاند. ارنست امیل هرتسفلد سرانجام بعد از ۶۹ سال زندگی در ۲۱ ژانویه ۱۹۴۸ در شهر بال سوئیس درگذشت.
در سال۱۳۱۰ش/ ۱۹۳۱ مؤسسهٔ شرقشناسی دانشگاه شیکاگو مسئولیت حفاری و مرمت در تختجمشید را برعهده گرفت. در سال ۱۳۱۰ش/ ۱۹۳۱ پروفسور جیمز. اچ. برِستد، مدیر مؤسسه که خود مصرشناس پرآوازهای بود، پروفسور ارنست هرتسفلد را بهعنوان مدیر هیئت اعزامی به تختجمشید منصوب کرد. حمایت مالی این طرح را خانمی امریکایی که نمیخواست نامش فاش شود برعهده داشت و محمدتقی مصطفوی نمایندهٔ دولت ایران در این طرح بود. هرتسفلد، پیش از آنکه از سوی مؤسسهٔ شرقشناسی به این سمت منصوب شود، برای انجام تحقیقات به تختجمشید سفر کرده بود. وی نخست در سال ۱۲۸۴ش/ ۱۹۰۵ در بازگشت از حفاری منطقهٔ آشور از تختجمشید دیدار کرد و پس از بازگشت به برلین حاصل تحقیقات خود را در کتابی، که با همکاری فریدریش زاره نگاشت، منتشر کرد. هرتسفلد در این کتاب برای نخستین بار نظرات خود دربارهٔٔ هویت افراد منقوش در سنگنگارههای مقابر سلطنتی را ارائه کرد. وی بعدها این نظرات را تصحیح نمود. او بار دیگر در بهمن ۱۳۰۱ش/ فوریهٔ ۱۹۲۳ به تختجمشید بازگشت و این بار تا ۱۳۰۳ش/ ۱۹۲۵ در ایران ماند.بخشی از هزینهٔ این طرح را انجمن فوریتهای علوم آلمان برعهده گرفت و بخش دیگر آن از کمکهای دو نفر آلمانی و امریکایی بهاضافهٔ هدایایی از جانب پارسیان هند تأمین شد. هرتسفلد در این مدت پلانی از کل محوطه و حدود ۵۰۰ قطعه نگاتیو تهیه کرد. همچنین به سفارش دولت وقت ایران (۷) گزارش مفصلی دربارۀ تختجمشید نوشت که در آن به وضعیت آثار بهجامانده به همراه نقشهٔ موقعیت آنها، وضعیت حفاظت از بقایا، شرح عملیات بازسازی، و تخمین زمان و هزینهها اشاره شده بود. در سال ۱۳۰۷ش/ ۱۹۲۸ فریدریش کرفتر، که معمار بود، برای تدقیق نقشهها به وی ملحق شد و در زمان تولیت مؤسسهٔ شرقشناسی دانشگاه شیکاگو بر طرح مذکور همچنان همراه وی ماند. همانطور که گفته شد در سال ۱۳۱۰ش/ ۱۹۳۲ مؤسسهٔ شرقشناسی دانشگاه شیکاگو مسئولیت طرح را برعهده گرفت و هرتسفلد در این سال چهار عضو جدید به گروه افزود: کارل برگنر معمار، دکتر آلکساندر لنگسدورف تاریخدان با تخصص در زمینۀ آثار پیش از تاریخ، دانلد ای. مککون از موسسهٔ شرقشناسی دانشگاه شیکاگو، و یک عکاس حرفهای به نام هانس فون بوس. مهمترین اقدامات هرتسفلد در این مدت عبارتند از: خاکبرداری پلکان شرقی کاخ آپادانا، خاکبرداری پلههای تالار شورا، خاکبرداری حرم خشایار، کشف بقایای رنگ روی پیکرههای شاه و ملازمانش در درگاه شمالی عمارت شورا، کشف کتیبهٔ تأسیس کاخ جنوب شرقی، کشف کتیبهٔ تأسیس کاخ صدستون، کشف مجموعهٔ الواح گلین تختجمشید، کشف الواح زرین و سیمین با کتیبهای از داریوش مربوط به تأسیس کاخ آپادانا. همچنین در سال ۱۳۱۱ش/ ۱۹۳۲ از کتیبهٔ واقع بر یکی از آرامگاههای سلطنتی، که دسترسی به آن مشکل بود، عکاسی شد و هرتسفلد با توجه به آن توانست شرح و تفسیر اولیهٔ خود از سنگنگارهها را اصلاح کند. اواخر سال ۱۳۱۳ش/ ۱۹۳۴ دولت ایران تقاضا کرد که سرپرستی حفاریها را شخصی امریکایی برعهده بگیرد. بدینترتیب هرتسفلد در بهار ۱۳۱۳ش/ ۱۹۳۴ برای همیشه تختجمشید را ترک کرد و مؤسسهٔ شرقشناسی اریک فریدریش اشمیت را به جای وی منصوب کرد، اما از آنجا که اشمیت در ری مشغول به کار بود تا پیش از اردیبهشت ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۵ نتوانست به تختجمشید بازگردد و در این فاصله کرفتر هدایت حفاری را برعهده داشت. اشمیت در مقیاسی وسیع به کاوش در مجموعه و محوطهٔ آن ادامه داد. اعضای هیئت اعزامی به سرپرستی وی سالبهسال تغییر میکردند، ولی بهطورکلی شامل این افراد بودند: دانلد ای. مککون دستیار اشمیت، بوریس دوبنسکی که بهعنوان عکاس همکاری میکرد،. جان اس. بولز معمار، دستیارش الیوت اف. نویز، و ریچارد سی. هینز که در سال ۱۳۱۶ش/ ۱۹۳۷ جای هر دو نفر اخیر را گرفت. افراد بسیار دیگری اعم از نقشهکش و نقشهبردار، مستندنگار، متصدی ابزارهای مکانیکی، خدمهٔ حفاری، که از روستاهای اطراف استخدام شده و بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ نفر در نوسان بودند، در این طرح همکاری میکردند. به گفتهٔ اشمیت مهمترین اکتشاف دوران سهسالهٔ اقامت وی در تخت جمشید عبارتند از: کشف لوحهٔ سنگی به خط میخی مربوط به احداث بنای کاخ آپادانا؛ خاکبرداری از کاخ خزانه و کشف نقشبرجستههایی در محل این کاخ با مضمون پذیرایی در دربار؛ و کشف ظروف پذیرایی مجلل و غنائم مصری، بینالنهرینی، و یونانی. گروه کاوش در این مدت مجموعهٔ بسیار غنی و مفصلی از مدارک شامل عکس، طرح، و نقشه تهیه کردندکه در بایگانی مؤسسه نگهداری میشود. نوشتههای اشمیت دربارهٔ تختجمشید شامل سه جلد کتاب دربارهٔ این محوطهٔ تاریخی و کتابی جداگانه دربارهٔ کاخ خزانه بود که به وسیلهٔ موسسهٔ شرقشناسی دانشگاه شیکاگو به چاپ رسید. همچنین وی در مدت اقامتاش در ایران و در دو مرحله بین سالهای ۱۳۱۵-۱۳۱۳ به تهیهٔ بیش از ۱۰۰ عکس هوایی از محوطههای مهم باستانی ایران و چند شهر قدیمی اقدام کرد و در این کار چندین قطعه عکس هوایی از محوطهٔ تخت جمشید نیز تهیه کرد.
در واپسین سالهای مأموریت مؤسسهٔ شرقشناسی دانشگاه شیکاگو در تختجمشید موزهٔ دانشگاه فیلادلفیا و موزهٔ هنرهای زیبا در بوستون نیز در کار کاوش با آنها همراه شدند تا از عهدهٔ کار وسیعی که در دست بود برآیند. با شروع جنگجهانی دوم در سال ۱۳۱۸ش/ ۱۹۳۹ فعالیت حفاری این مؤسسه در تختجمشید متوقف شد.
کتابفروشی اینترنتی آبان