توضیحات
کتابی با عنوان «درآمدی بر حکمت سینما» دربارۀ دیدگاههای کمتر پرداخته شده آوینی راجع به حکمت سینماست. در گفتگو با افراد حوزه های مختلف، این جمله را بسیار شنیدیم که شهید آوینی، شخصیتی چند وجهی داشت و در حوزههای مختلف سَرَک میکشید، از هنر و نقاشی و ادبیات گرفته تا فلسفه. در همان سالهای جوانیاش هم با اهالی فلسفه بحث و گفتوگوهایی انجام می داد ولی هیچگاه خودش را جزو اهالی فلسفه یا فیلسوف نمیدانست. مهدی ناظمی قرهباغ، مدیر مدرسه عالی علوم انسانی روزگار نو و مدرس فلسفه به تازگی کتابی با عنوان «درآمدی بر حکمت سینما» نوشته که در آن دیدگاههای شهید آوینی دربارۀ حکمت سینما بررسی شده است.
شهید آوینی شخص ذی وجوهی بود به همین خاطر افرادی که به او علاقهمند بودند از طیفهای مختلفی بودند. یکی از وجوه ایشان، وجه تفکریشان بود بهاینمعنا که تابع قالب های موجود نبود و بحران در عرصه و فرهنگ را درک می کرد و یک فرد پرسشمند بود و پرسشهایش را هم خیلی جدی و اساسی پیگیری میکرد. اتفاقاً پرسشهایش خیلی هم آدم ها را به فکر کردن وا میداشت چون بهراحتی پرسش ها را رفع و رجوع نمیکرد. اغلب آنها هم درباره ایران، مسائل مربوط به هنر وادبیات و سینما بود. شهید آوینی، دانش آموخته رسمی فلسفه نبود و کاری هم که میکرد ربطی به فلسفه نداشت ولی هم در این حوزه مطالعه داشت و هم با اساتید فلسفه آشنا بود. با اینهمه خودش به این نکته آگاه بود و همیشه حواسش را جمع می کرد که با ادبیات فلسفی حرف نزند و حرفی نزند که از اساس و ریشه ضعیف باشد. بااینوجود، نمی توان او را یک فرد غیر فلسفی نامید. ایشان در گفتوگو با اساتید فلسفه مثل دکتر داوری اردکانی، راه خودشان را میجست و پیگیری میکرد. به همین خاطر وقتی امروز آثار ایشان را مطالعه میکنیم ردپای فلسفه را مشاهده میکنیم.
کتابفروشی اینترنتی آبان