توضیحات
کشیش «لئونارد کلمنت» راوی حوادث ناگواری است که در «سنت ماریمید» روی میدهد و به قیمت مرگ یکی از اهالی منفور روستا یعنی کلنل «پروترو» تمام میشود. کلنل پروترو در سنت ماریمید شخص بسیار منفوری است و حتی مرد محترمی مثل «لئونارد کلمنت» اعتراف میکند که هرکس کلنل را بکشد به همۀ دنیا لطف بزرگی کرده است. پروترو که قاضیبخش و متولی کلیساست، طرفدار سیاست مالی سختگیرانه و مسیحیت ستیزهجو است و از حیث عادات شخصی شباهتی به مردان دورۀ ویکتوریا دارد. بنابراین تقریباً همه از او ناراضیاند و مخصوصاً دخترش «لتیس»، از دخالت او در مسائل شخصیاش ناراضی است. یکی از مسائلی که باعث ناراحتی کلنل شده، طراحی چهرۀ لتیس با مایو به قلم مردی به اسم «لارنس ردینگ» است؛ مردی که کارگاه کوچکی در حیاط کشیشسرا اجاره کرده و در آنجا به کار نقاشی مشغول است. ردینگ در آرزوی مرگ کلنل پروترو است. شبی که کلنل پروترو کشته میشود، ستوان اسلاک تحقیق دربارۀ قتل را برعهده میگیرد. بهرغم او عامل قتل کسی جز ردینگ نیست. اما مدتی بعد آنی پروترو -مادر لتیس- به قتل اعتراف میکند و بدینترتیب یافتن متهم سختتر میشود.