توضیحات
ژان بودریار نظریهپرداز فرانسوی، یکی از برجستهترین چهرههای روشنفکری در عصر حاضر بود که در آثارش فلسفه و نظریه اجتماعی و نوعی متافیزیک فرهنگی منحصربه فرد در هم میآمیزند تا درباره رویدادهای اساسی دوران تأملی صورت گیرد. بودریار در این کتاب نگاه تیزبینانهای به مسأله ناپدیدی دارد. او ناپدیدی را با وجوه بازنمایانه و مفهومپردازانه زبان در پیوند میبیند. بودریار نتیجه شکاف بین سوژه و دنیای طبیعی را بیگانگی مطلقی میداند که در آن هر دو طرف این معادله نیست میشوند.از زمان که سخن میگویم، هنوز فرا نرسیدهاز مکانی که سخن میگویم، ناپدید گشتهاز انسانی که سخن میگویم، جان به تن دیگراز زمان که سخن میگویم، دیگر گذشته و رفتهپس بیایید از دنیایی حرف بزنیم که انسان در آن ناپدید شده.مسئله بر سرِ ناپدیدشدن است و نه بهپایانرسیدن، انقراض یا نابودی. بهپایانرسیدنِ منابع یا انقراضِ گونههای جانوری فرایندهایی فیزیکی یا پدیدههایی طبیعیاندمام تفاوت در همینجاست. نوع انسان بیتردید تنها گونهای از جانوران است که طرزِ خاصی از ناپدیدشدن را ابداع کرده که هیچ ارتباطی با قانونِ طبیعت . چه بسا حتا هنرِ ناپدیدشدن باشد