توضیحات
درست است که ایوب شخصیت شناختهشدهای درمیان فارسیزبانهاست و کمتر کسی، حتی میان آنان که خواندن و نوشتن نمیدانند، میتوان یافت که با نام و سرگذشت او آشنا نباشد یا دست کم مثل “صبر ایوب” به گوششان نخورده باشد؛ اما کتاب حاضر از این شهرگی شخصیتش سود چندانی نمیبرد. داستانی که مولفان مسلمان از ماجرای دلخراش ایوب پرداختهاند و در تفسیرهای قرآنی منعکس است، با اصل کتاب ایوب که در “عهد عتیق” آمده اختلافهایی دارد. پیداست که این مولفان، در پاسخ به پرسشهایی که ذهن مومنان قرانخوان را به خود مشغول میداشت، قصهی ایوب را برساختهاند و زمینهی کار این مولفان آنچیزی است که در قرآن کریم آمده است. اینان که قصهپردازان باهنری نیز بودهاند، خط قوسی سرگذشت را گرفتهاند و احتمالا داستانی را که از عهد عتیق دیده یا شنیده بودند، به نحوی با معتقدات اسلامی سازگاری دادهاند. به این منظور ناگزیر بودهاند که تغییراتی را در متن اصلی پیش آورند؛ در جاهایی سکوت کنند و در جاهایی به ماجرا شاخ و برگ بدهند. کتاب حاضر از دو بخش «کتاب ایوب» منظومهی آلام ایوب و محنتهای او از عهد عتیق و “اصل متن قصههای قرآنی” تشکیل شده است. نویسنده در کتاب کوشیده است تا انحرافهایی را که از خط اصلی قصه شده و سازگاریهایی را که مسلمانان صدر اسلام ناگزیر بودهاند به داستان ایوب بدهند با بهرهگیری از پنج تفسیر سورآبادی، کمبریج، قصص انبیاء، کشف الاسرار، و ابوالفتوح رازی شرح داده و شباهت سرنوشت ایوب با انسان معاصر را بررسی کند.