توضیحات
کتاب حاضر، حاوی قطعاتی است که در فاصلهی زمانی “34-1913″، نگاشته شدهاند به تصریح ناشر، این کتاب، سند وجودی انسانی است که از خود و پیرامونش، رنج میبرد و از درک انحطاط آغازین خویش، هرگز رها نشده است. “پسوآ” با “نیچه”، “هانریش مان” و “گونفریدبن”، اتفاق نظر دارد که هنر، به خصوص، هنرادبی، تنها زمینهای است که هیچانگاری عصر را خنثی کرده است. مطالب آغازین پسوآ، کماکان مثل تمام دوران خلاقیت وی با نمادگرایی، گره خورده و برمبنای نگرش شاعرانهی آن روزگار، براین باور است که هنر مدرن، هنر رویاست و بر تقدم رویا در برابر واقعیت، تکیه دارد. در دومین مرحلهی این اثر (34-1924) نگارنده، این کتاب را ابتدا اثری از “وینسنت گوندس”، معرفی میکند، سپس حدود سال 193، “برناردو سوارز”، کمک حسابدار را خالق این اثر مینامد که شباهتهایی به خود وی دارد، اما از نظر هویتی کاملا مستقل است. “پسوآ ـ سوارز”، شخصا خود را منحط مینامد و برای درک انحطاط عصر خود، پایان قرن نوزدهم و آغاز قر، بیستم را مسئول میشمرد. این زودباوری سیاسی، مذهبی یا اخلاقی نیست که انسان با اعتقاد راسخ، پذیرایش باشد و بدین ترتیب “پسوآ ـ سوارز”، احساس میکند، او را وادار به خودمحوری میکردند، محصور در امپراتوری رویاها و بدون مجوز ورود به عرصهی تجارت جهانی، بدون زمینهای برای نزدیکی با همنوعان. چیزی که برای “پسوآ”، اهمیت داشت، معمای فردیت و زندگی انسان بود. پرهیز از هر اقدام جمعی مانند نفی جنگ و نفی تلاش برای دستیابی به قدرت، در تمام آثار نویسنده قابل رویت است”.