کریسمس‌گردی و داستان‌های دیگر (پیش‌نوشتارهای ناهار لخت)

کریسمس‌گردی و داستان‌های دیگر (پیش‌نوشتارهای ناهار لخت)

۱,۱۵۰,۰۰۰ ریال


34729
34729
کاور پشت

موضوع کتاب

داستان‌های آمریکایی – قرن 20م.،
قطع

جیبی

تعداد صفحات

192

شابک

9789643345556

نوع جلد

شوميز

دیویی

813.54

پدیدآورنده

‏‫ویلیام اس باروز

ناشر

روزنه

مترجم

فرید قدمی

۱,۱۵۰,۰۰۰ ریال

شناسه محصول: 297260 دسته: ,

توضیحات

کتاب ناهار لخت اثر ویلیام اس باروز از زمان انتشار اصلی خود در پاریس در سال 1959 ، به یکی از مهم ترین رمان های قرن بیستم تبدیل شده است. این کتاب با تأثیرگذاری خود بر رابطه هنر و فحاشی، یکی از کتاب هایی است که نه فقط ادبیات بلکه فرهنگ آمریکایی را دوباره تعریف کرده است. رمان ناهار لخت به صورت مجموعه ای از تصویرهایی که بسیار سست به یکدیگر متصل شده اند ساخته و پرداخته شده است. باروز خود اظهار داشته که است که این طور در نظر گرفته شده که فصل ها به ترتیب دلخواهِ خودِ خواننده خوانده شود. خواننده روایت ویلیام لی را دنبال می‌کند ، که نام‌های مستعار مختلفی دارد، از ایالات متحده تا مکزیک در حرکت است، و در نهایت به طنجه باز می‌گردد و … این تصویرهای کوتاه و می‌توان گفت منفصل از هم که در این رمان استفاده شده‌اند از تجربیات خود باروز در این مکان‌ها و اعتیاد او به مواد مخدر (هروئین، مرفین و در‌حالی‌که در طنجه بود ماجون [یک قارچ حشیش قوی] و همچنین یک نوع مخدر آلمانی، گرفته شده است. رمان ناهار لخت جزو صد رمان برتر انگلیسی زبان از سال 1923 تا 2005 طبق لیست تایمز است. در سال 1991 نیز فیلمی به کارگردانی دیوید کرانبرگ با همین عنوان از این رمان ساخته شده است. ناهار لخت رمانی که ساختار آن از ساختارهای رایج در رمان‌نویسی پیروی نکرده و با کنار هم گذاشتن تصویرهایی بی‌رابط تجربه‌ای منحصر‌به‌فرد برای خواننده به ارمغان می‌آورد. در یکی از داستان‌های کوتاه کتاب می‌خوانیم: «آن شب لی خواب دید که در یک تبعیدگاه است. دورتادورش همه کوه‌هایی لخت و بلند بود. او در پانسیونی زندگی می‌کرد که هیچ‌وقت گرم نبود. رفت بیرون که قدمی بزند. وقتی از پیچ خیابان به خیابان سنگلاخی و خاکی قدم گذاشت، باد کوهستانی سردی بهش خورد. کمربند کت چرمی‌اش را سفت کرد و سوز نومیدی واپسین را حس کرد. بعد از چند سال اول تبعید، دیگر هیچ‌کس در تبعیدگاه حرف نمی‌زند، چرا که همه می‌دانند که دیگران هم در همان شرایط یکسان بدبختی‌اند. تبعیدی‌ها می‌نشینند دور میز و غذای چرب و سرد می‌خورند، جدا از هم و خاموش، مثل سنگ. فقط صدای گوش‌خراش و شیهه‌طورِ زن صاحب‌خانه مدام می‌آید. تبعیدی‌ها با مردم شهر آمیخته‌اند و به‌سختی می‌شود تشخیص‌شان داد. اما دیر یا زود آنها خودشان را با هیجانی نابجا، که از دل‌مشغولی ویژۀ فرار ناشی می‌شود، لو می‌دهند. این هم تصویری از تبعیدگاه: کنترل، بدون آرامش یا تعادل درونی؛ آگاهی تلخ، بدون پختگی؛ هیجان و شور، بدون محبت و عشق. تبعیدی‌ها می‌دانند که هر ابرازِ خودانگیختۀ احساساتی منجر به بی‌رحمانه‌ترین مجازات‌ها می‌شود. جاسوس‌های تحریک‌کننده همواره با زندانی‌ها قاتی می‌شوند و می‌گویند: «راحت باش. خودت باش. احساسات واقعیت‌رو بروز بده. » لی محکوم به این بود که راهِ فرارش منوط به رابطه با یکی از مردم شهر باشد و به همین خاطر زیاد به کافه‌ها می‌رفت.»
کتابفروشی اینترنتی آبان

جزئیات کتاب

قطع

جیبی

تعداد صفحات

192

شابک

9789643345556

نوع جلد

شوميز

دیویی

813.54

پدیدآورنده

‏‫ویلیام اس باروز

ناشر

روزنه

مترجم

فرید قدمی