توضیحات
کتاب فیلمنامۀ «در دنیای تو ساعت چند است؟» چهار سال بعد از اکران فیلم منتشر شده است و قصۀ آن در شهر رشت میگذرد. البته طبق گفتههای یزدانیان مکان وقایع فیلم ابتدا تهران بوده ولی بعداً به رشت منتقل شده است. رشت زادگاه مادری صفی یزدانیان است و به دلیل علاقه وی به مادرش، این قصه در رشت شکل میگیرد. «در دنیای تو ساعت چند است؟» قصهای به شدت عاشقانه و رنگی است که در فضای بارانی و شوروحال بازار رشت و کوچهپسکوچههای قدیمی این شهر روایت میشود. عشقی که گذشت زمان چیزی از رنگولعاب آن کم نکرده و اتفاقاً جا افتاده و عمیقتر شده است. فرهاد از کودکی علاقۀ زیادی به گلی داشته آن چنان در جایی از کتاب میگوید: «خانم میپرسید هر کی از چی تو زمستون خوشش میآد. همایون خله گفت: از شیر سرد. آندره گفت: از برف. من گفتم: از تعطیلی مدرسه، بهخاطرِ برف. تو گفتی: از بوی پوست پرتقال سوخته روی بخاری، وسط روز برفی. میدونستم تو یه چیزی میگی که شبیه بقیه نیست… اگه برف میاومد و تعطیل میشد، میشد به بهانۀ برف بازی اومد کوچۀ شما. کوچۀ شما چی داشت که همۀ بچهها رو میکشوند طرفش؟ چی جز تو گلی؟». حالا بعد از بیست سال گلی به یکباره تصمیم میگیرد از فرانسه به زادگاهش رشت باز گردد. فرهاد به استقبالش میرود و خود را یک آشنای قدیمی معرفی میکند اما گلی اصلاً او را بهخاطر نمیآورد.کتاب در دنیای تو ساعت چند است شامل قسمتهای زیر است: 1-فیلمنامهی باران خورده 2-تاریکتر و خوشحالتر 3-آدمی بهشت را با داشتههایش میسازد 4-ملودیِ شهرِ بارانی 5-مرا فراموش کن، مرا به یاد آر 6-در دنیای تو ساعت چند است؟ 7-پیش از نیمه
کتابفروشی اینترنتی آبان