توضیحات
عنوان روسی این رمان “زاشیتا لوژینا”ست، به معنی “دفاع لوژین”، و اشاره دارد به دفاعی در شطرنج که گویا استاد بزرگ شطرنج، لوژین، آن را ابداع کرده است. در کتاب، شرح زندگی “لوژین” در قالب داستان بازگو میشود. به گفتهی مترجم: “آلکساندر ایوانوویچ لوژین”، استاد بزرگ شطرنج، هم خالق استراتژیهای بغرنج و ظریف است و هم بازیچهی مستاصل ترکیب بزرگی که به مات شدن او میانجامد. “لوژین” تقلا میکند تا از این ترکیب خلاص شود، اما در این تلاش دفاعی درنمییابد که الگوهایی که بیرحمانه تکرار میشوند محصول وجود متلاطم خود او هستند. “لوژین” تصور میکند که با پیشبینی ناپذیرکردن حرکتهای خود و با انجام دادن حرکتهای نامنتظره میتواند مسیر آن ترکیب هولناک را عوض کند، اما میبینیم که این استاد مغموم در همان حال که میکوشد از الگوهای تکرارشونده اجتناب کند خودش با دقت بسیار مشغول ساختن چنین الگوهایی است. او با تکرار از تکرا ر میگریزد … “لوژین” از زندگی روزمره فاصله میگیرد، استراتژیهای خاموش دفاعی ابداع میکند و ترکیبهایی از اشیاء و امور پیرامون میسازد. همینها او را آماده میکند تا زندگیاش را وقف شطرنج کند. شاید شطرنج وسیلهای باشد برای تعالی تعارضهای درون. تعارض “لوژین” همان نیاز به گریز از الگوهای مانوس و نیز نیاز به استقبال از الگوهای مانوس است. اما شطرنج نه تنها تعارضهای “لوژین” را حمل نمیکند بلکه حتی نمیگذارد که او از مرحلهی بازی فراتر رود. “لوژین” فقط تکرار میکند، و تقلای مایوسانهی او برای اجتناب از تکرار به “خودماتی” میانجامد. استاد بزرگ در برابر ترکیبی که علیه او اجرا میشود به زانو درمیآید … “لوژین” با روزمره زیستن از روزمره زیستن میپرهیزد. با تکرار کنترل شدهی الگوها، از تکرار کنترل نشدهی آنها میگریزد. احساس میکند که رویدادها هم قبلا اتفاق افتادهاند. شطرنچ همواره بازی شده است. شطرنج جای واقعیت را گرفته، و دیگر برای “لوژین” واقعیتی غیر از شطرنج وجود . “لوژین در برابر ترکیب عظیمی که علیه او اجرا میشود به دفاع ابداعی خود متوسل میشود”.