توضیحات
روزنامهی تبعید کاری است که در شکل و شمایلی متفاوت از دفترهای شعر موجود در بازار، مخاطب شعر مدرن ایران را به شکل کاملاً رضایتبخشی با خود همراه میکند. چرا که شعرهای این مجموعه از فضاهای متنوع شاعرانه در اجراهای گوناگون بهره میبرند. هر چند که بیشتر شعرها با محوریت تصویر برساخته میشوند ولی بعد از خواندن هر شعر حس و حال مخاطب متفاوت است. در بعضی شعرها حسی گنگ اما عمیق مانند گم شدن و شاید تجربۀ نوعی استحالۀ درونی اتفاق میافتد. در بعضی دیگر با حکایت یک خانۀ قدیمی و اسبابواثاثیهاش مواجه میشویم. گاه غربتی ملموس و سرد گریبان ما را میگیرد و لحظههایی ترنمی عاشقانه را شاهد هستیم. قاعدهای در داستان کوتاه وجود دارد که میگوید: «در داستان باید تنها نوک کوه یخی را ببینیم و بیشترش باید زیر آب باشد.» حس و اثرگذاری در دفتر شعر حسن عالیزاده با همین قاعده مهار شده است. همۀ احوالات شاعر در لایههای زبانی و اجرایی زیر لفافی از «نگفتن» یا «بیان نکردن» یک کل بزرگتر قابل خوانش است. عالیزاده شعر مینویسد تا خوانده شود نهاینکه مستقیماً خودش همه چیز را عریان کند. وقتی در شعری میخوانیم: نمردهای! نه بیخودی حشره خواب دیده است. سیاه شد حشره. نه، سیاه بود سیاه بود و به خوابی سیاه میدید: شب سفید ملافههای سفید. شبی دهان تو را مرگ ناگهان بوسید و بالهای سفیدش نمردهای! حشره مرده است شب سفید تو را خواب دیده بود که دیدهست. (صفحه ٨٠ و ٨١ ) میتوانیم لایههای پنهان را در شعر او از لابهلای همین چند سطر ببینیم. پنهان بودن راز ادامهی متن او در قالب شعر است. او میخواهد شعر را از بافت دیالوگهای روزمرۀ مردم جدا کند. شعر را در جایی که محل درنگ بهواسطۀ واقعیتی برساخته از ذهن شاعر است، تعریف کند. (لادن نیکنام)
کتابفروشی اینترنتی آبان