توضیحات
شاهنامه فردوسی کتابی است که با رویدادهای بسیار، برای دریافت پیامهای نهفته آن و شناخت شخصیتها، یک راه این است که همۀ کتاب مانند رمانها و داستانهای بلند یکجا مطالعه کنیم. در این روش درک و فهم حوادث و شناخت قهرمانان که برخی از آنها حدود طولانی و پررنگ دارند آسانتر است، همچنین دریافت پیام گوینده. شاهنامه از سوی دیگر این ویژگی را هم دارد که با وجود پیوستگی میان رخدادهایش، هر قصۀ آن جداگانه مناسب مطالعه و نقد و بررسی است. این داستانها مانند برخی قصههای معاصر پیچیده، پرگره و پرابهام نیستند. بااینهمه، ابهامآفرینیها و گرهها و پیچیدگیهای ساده و قابلپیشبینی آنها خواننده را پابهپای حوادث پیش میبرند، را از دالانهای ترسآلود و پرهیجان جهان باستان عبور میدهند و در جان او چنان شوق و شیفتگی میآفرینند که بهسختی بتواند به دنیای واقعی بازگردد. خواننده دوست دارد همراه بازیگران داستانها در کوچههای پر پیچوخم رخدادها گشتی بزند و در هوایی که رستم و بیژن و کیخسرو و دیگران دم زدهاند نفسی تازه کند و جامی از آبهای شفاف راستی و درستی آنان بنوشد. راستی و دادپروری، رویارو شدن با ستمکاران، پاسداشت آبرو، نازش به نیروی بدنی و بهکارگیری آن در نبرد با دشمن، ستایش زیبایی، غم و شادی و ناگزیری آدمی در برابر مرگ، اینهاست خمیرمایه رخدادها و قصههای شاهنامه. این کتاب دربرگیرندۀ مشهورترین داستانهای شاهنامه به نثر است که چهارچوبی جداگانه دارند و از کتاب شاهنامه به نثر (نامه داد و خرد) برگزیده شدهاند. شاهنامه حماسهای گسترده و فراگیر و یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبی جهان است که محتوای آن اسطورهها، وقایع و تاریخ ایران از ابتدا تا پایان دوره ساسانی است. در شاهنامه پنجاه پادشاه (از جمله سه زن) سلطنت کردهاند و محتوای آن تاریخی است. نخستین پادشاه شاهنامه، کیومرث و بازپسین پادشاه آن یزدگرد سوم است.شاهنامه داستان قهرمانان ایران کهن است و خواننده را به دوران ایران کهن باز میگرداند. شاهنامه به سه بخش اساطیری (از عهد کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از قیام کاوه آهنگر تا قتل رستم و فرمانروایی بهمن پسر اسفندیار) و تاریخی (از پادشاهی بهمن تا پادشاهی یزدگرد) تقسیم میشود. داستانهای شاهنامه هر یک هسته مرکزیای دارند؛ یعنی برگرد حکمت وآموزهای میگردند؛ بنابراین ما در برابر هر یک از این داستانهای کهن از خود میپرسیم: چه میخواهد بگوید؟ هر یک از آنها حکایتی از یکی از تبرزهای ذات انسان دارند و مینمایند که آدمیزاد به رغم محدودیت جسم و جان خود، پهناور بی انتهایی دارد.
شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسهای منظوم، بر حسب دست نوشتههای موجود دربرگیرنده نزدیک به ۵۰٬۰۰۰ بیت تا نزدیک به ۶۱٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگترین و برجستهترین سرودههای حماسی جهان است که سرایش آن دستآوردِ دستکم سی سال کارِ پیوستهٔ این سخنسرای نامدار ایرانی است. موضوع این شاهکار ادبی، افسانهها و تاریخ ایران از آغاز تا حملهٔ عربها به ایران در سدهٔ هفتم میلادی است (شاهنامه از سه بخش اسطوره، پهلوانی و تاریخی تشکیل شدهاست) که در چهار دودمان پادشاهیِ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده میشود. شاهنامه بر وزن «فَعولُن فعولن فعولن فَعَلْ»، در بحرِ مُتَقارِبِ مثمَّنِ محذوف نگاشته شدهاست.
هنگامی که زبان دانش و ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی، با سرودن شاهنامه با ویژگیهای هدفمندی که داشت، زبان پارسی را زنده و پایدار کرد. یکی از بنمایههای مهمی که فردوسی برای سرودن شاهنامه از آن استفاده کرد، شاهنامهٔ ابومنصوری بود. شاهنامه نفوذ بسیاری در جهتگیری فرهنگ فارسی و نیز بازتابهای شکوهمندی در ادبیات جهان داشتهاست و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کردهاند. شاهنامه بزرگترین کتاب به زبان پارسی است که در همه جای جهان مورد توجه قرار گرفته و به بسیاری از زبانهای زندهٔ جهان برگردان شدهاست. نخستین بار در سال ۶۰۱ خورشیدی، بُنداری اصفهانی شاهنامه را به زبان عربی برگرداند و پس از آن برگردانهای دیگری از این اثر، ازجمله برگردانِ ژول مُل به فرانسوی، انجام گرفت. فردوسی هنگامی شاهنامه را سرود که زبان پارسی دچار آشفتگی بود، و او از ماندگار شدن این آشفتگی و افزونی آن جلوگیری کرد. فردوسی در سرودن شاهنامه بیشتر از پارسی سره بهره برده و شمار واژههای عربی در شاهنامه تنها ۸۶۵ واژه است.