توضیحات
غلامحسین ساعدی معروف به گوهرمراد متولد شنبه ۱۳ دی ۱۳۱۴ در تبریز، یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر ایرانی است. عافیتگاه نام داستان کوتاهی است از مجموعه داستان دندیل که ساعدی آن را در سال ۱۳۴۵ به چاپ رسانده است. روایت داستان عافیتگاه مانند بیشتر داستانهای دیگر ساعدی، به سبک رئالیسم جادویی نزدیک است. شاملو عقیده داشت که ساعدی پیش از مارکِز و فوئنتس، رئالیسم جادویی را ابداع کرده بود. قصه عافیتگاه، قصه نبرد رودخانه موند، و آقای کاف است. رودخانه موند، به یکباره غرش میکند و بالا میآید و به هیچکس امان نمیدهد تا از او بگذرد. برای تمام مردم روستا، این یک مسئله طبیعی است، اما برای آقای کاف که دکترای زبانشناسی دارد و حضورش در این روستا صرفاً برای جمعآوری لغتهای محلی است، اصلاً طبیعی نیست. شخصیت آقای کاف، مانند رودخانه، با رفتارها نشان داده میشود. رودخانه موند بالا آمده و حتی کامیونهای جسور که هیچ وقت از موند نمیترسیدند، حالا موتورها را خاموش کردند و به نعره موند گوش میدهند. نبرد و کشمکش بین رودخانه و آقای کاف شکل میگیرد. رودخانه موند، با توصیفاتی که ساعدی از او میکند، به عنوان یک شخصیت در دل داستان جا میگیرد. نهتنها رودخانه، بلکه بیشتر عوامل طبیعی و اجسام در داستان عافیتگاه، شکل انسانی به خود میگیرند و دستبهدست هم میدهند تا آقای کاف را به اسارت بگیرند. طیاره پستچی، کامیونهای جسور، پرچم بادنما، هرکدام در بخشهایی از داستان با رفتار انسانی که از خود نشان میدهند، بهعنوان یک شخصیت فرعی، به قهرمان داستان در رسیدن به هدفش کمک میکنند. در این میان آقای کاف هم فقط دریا را دارد تا به او کمک کند. دریا او را در آغوش خود میپذیرد، به او بزرگترین ماهیاش را میدهد و با ابراز علاقه به کاف، او را شیفته خود میکند. و….
کتابفروشی اینترنتی آبان