توضیحات
در رمان حاضر ضمن مطالعۀ سرگذشت «ورونیکا» با داستان زندگی اشخاص دیگری که هر یک به نحوی در سرنوشت او تأثیر دارند، آشنا میشویم. «ورونیکا» دختری است 24ساله که در صومعهای واقع در یوگسلاوی به دور از پدر و مادرش زندگی میکند. او به دلیل یکنواخت بودن زندگی و احساس عجز مطلق در مقابله با مشکلات در یازدهم نوامبر سال 1997م. به این نتیجه میرسد که باید خودکشی کند. ورونیکا با خوردن چند قرص خوابآور تصمیم خود را عملی میسازد. وقتی به هوش میآید خود را در بیمارستان روانی «ویلت» مییابد. گویا یکی از راهبهها متوجه خودکشی (ورونیکا) شده و او را به بیمارستان منتقل نموده است. «ایگور» پزشک معالج ورونیکا برای امیدوار نمودن بیمارش به ادامۀ زندگی به او میگوید که قرصها به قلبش آسیب رسانده و چند روز بیشتر زنده نخواهد ماند. ورونیکا که از کردۀ خود پشیمان شده در پی ارتباط با یکی از بیماران از آسایشگاه فرار میکند و ….
کتابفروشی اینترنتی آبان