توضیحات
«افضل» متولد روستای رش ـ بین مراغه و بناب ـ پس از قبولی در رشت? پزشکی وارد تهران میشود. اما پس از مدتی از ادام? تحصیل در این رشته منصرف شده و رشت? حقوق و علوم سیاسی را انتخاب میکند. یکی از استادان افضل، دکتر «صادق زیباکلام» است. استاد در همان برخوردهای اولیه به هوش و ذکاوت افضل پی برده و آیندهای روشن را برای او ترسیم میکند. با پذیرفته شدن افضل در مقطع کارشناسی ارشد، استاد همواره سعی میکند تا شغلی برای او ـ که از دو پا فلج است ـ پیدا کند، اما موفق به انجام این کار نمیشود. سرانجام افضل در تبریز کمک ممیز دارایی میشود. وی موضوع پایاننامهاش را به راهنمایی استاد زیباکلام «اندیش? آزادی در گفتمان نخبگان سیاسی و رهبران دینی ایران معاصر» انتخاب میکند، اما دقیقا یک روز قبل از دفاع از پایاننام? خویش بر اثر سانح? تصادف جان میبازد. این داستان واقعی به نقل از دکتر «صادق زیباکلام» دربار? یکی از دانشجویانش از زمان شروع به تحصیل تا مرگ وی نوشته شده است.