توضیحات
«هنر اسلیمی» با نگاره های «هندسه کالبد» که گونههای دیگر از هنر برآمده از اسلام است تفاوتهای اساسی و بنیادی دارد. هنر اسلیمی، از هندسه ای ویژۀ شخصیت خود سود میجوید ولی هندسی به به آن معنا که در هر «هندسه کالبد» میشناسیم، نیست. نقش طراحی آزاد و پیمایش خطی صفحه یا بخشی از آن، بر مبنای چیرگی قلم قدرت طراحی رسّام و هنرمند اسلیمی بیشتر است تا نمود به ظاهر هندسی آن. اموزش «هندسه کالبد» در تمام جهات محوری، تکرار و تکثیری هندسی دارند و وظیفل آنها خلق نقوشی است که بتوانند با تکرار منظم خود، همه پهنۀ صفحه هندسی را نیز بپیمایند. اما در اسلیمی، هندسه آزاد و مبتنی بر شخصیت طرح اصلی است و از قوانین هندسه، بیش از تقارن محوری، به قوانین پیچیدهتری چون دَوَران مکرر سطحی یا تقارن چهارم محوری و آینهای گرایشی ندارد. در هنر هندسی، فضایِ خالیِ مابینِ اشکالِ تکرارشده، نقش اول را داراست و نامگذاری آلتهای رسم، با این فضاهای خالی تأکید و مشخص میشود. مثلاً موتیف شمسه، موتیفی عمدتاً اصلی نیست، بلکه خود آلتی است که از فضای خالی رسمهای دیگر ایجاد میشود. حال آنکه فضای خالی در اسلیمی، تنها نقش تأکید بر شکل اصلی را دارد و خود به تنهایی وظیفۀ ویژهای به عهده ندارد.
تنها در بعضی موارد این فضای خالی، بیان ماجرایی خاص را به عهده میگیرند، ولی این بدان معنا نیست که فضاهای خالی میان اشکال و گل و بتهها مطلقاً بی اهمیت است، بلکه برعکس به دلیل نداشتن عاملی که در اصطلاح به آن «فون» یا زمینه میگویند، این فضای خالی نقش چندجانبه و بسیار خلاقه به عهده میگیرند که از یک سو تکمیل اثر بصری طرح است و از یک سو تأکید بر تمامیت طرح اصلی است و از سوی دیگر، به عنوان زمینۀ کار جلوه میکند. اصل تکثیر موتیفها (شکل پایه ها) آزاد است و تنها قانون هندسی آن، تکرار متوالی مکانی است که سادهترین قانون بازآفرینی نقوش متنوع از یک نقش واحد است. تنوع و چشم نوازی گوناگون اسلیمی، که تنها از تکرار پایه یا پایههای یکسانی ایجاد میشود، به دلیل هوشمندی طراح، در درک خصایل «فرم»، «محتوا»، «شکلبندی»، «شکلپذیری» و «ذات زایش و رویش درون شکلها» است. به این معنا که هنرمند یک تصویر واحد را با تصویر یکسان دیگر، کاملاً به دنبال هم نمیآورد بلکه آن را به اصطلاح «فاق و زبانه» میکند یا «لب به لب» میسازد، یعنی نیمِ یک شکلِ یکسان با نیمِ شکل دیگر، با تداخلی اندک یا کامل، در درون هم فرو میروند و به این ترتیب از این نقطۀ جدید تلاقی دو شکل نیز نهایت استفاده را برای خلق تصویر و تصاویر جدید میکنند. به این ترتیب در یک اسلیمی، خود نقش اصلی که ساقۀ کار است با نقش برگها به اضافۀ خصلتی که در بالا یاد شد و من آن را به «بوسۀ دو شکل» نام گذاشتهام (چون کلمه تلاقی خشک و کلمۀ مماس هم گویا نیست و ارتباط هم ربطی به موضوع ندارد)، در ترکیب با فضاهای تهی و عناصر شکوفهمانند یا برگهای فرعیتر و غیره، در مجموع طرحهای متنوع و دلپذیری از تکرار سلسلهای عناصر همسان و همگون را میآفرینند.
کتابفروشی اینترنتی آبان