توضیحات
شاید «محمد حسن نظرنژاد» در میان کسانی که جنگ هشتساله را تجربه کردهاند، یک استثناء باشد. در سالهای جنگ او به قائممقامی فرماندهی لشکری که بچههای خراسان بیرق آن را بالا برده بودند، رسید. جنگ، محمد حسن نظر نژاد را «بابا نظر» کرد. سایۀ او مانند پدری روی سنگرها و خاکریزها بود و خراسانیها شجاعت و تدبیر او را طی عملیاتهای مختلف دیدهاند. او بیش از ۱۴۰ ماه در مناطق جنگی حضور داشت. در بستان چشم و گوش چپ خود را از دست داد، در فکه کمرش شکست، در فاو قفسۀ سینهاش شکافت وگازهای شیمیایی به ریهاش رسید. وقتی جنگ تمام شد، ۱۶۰ ترکش به بدنش خورده بود که تنها ۵۷ ترکش از بدنش خارج شد. «شریف» و «ابراهیمی» اشخاصی هستند که شانه به شانۀ بابا نظر جنگیدند و در عملیات کربلای پنج به شهادت رسیدند. کتاب حاضر حاصل گفتوشنود ۳۶ ساعتۀ سید «حسین بیضایی» با این شهید گرانقدر، پیش از شهادتش، دربارۀ زندگیاش است.
کتابفروشی اینترنتی آبان