توضیحات
«جاماندهها» نیز چون روایت روزهای گذشته این سال داستان ستیزیدن است، ماجرای نبردی عظیم با خود؛ زیرا که انسان امروز بیش از هرکس با خویش در جنگ است؛ از همین روست که راویان این شانزده داستان نیز در تمامی لحظاتی که قصه خویش سر میدهند در ستیز با خودند، چه زیر آتش دشمن باشند و تفنگ بر دوش و دلواپس جان و مال و ناموس و چه در تنهایی غوطهور باشند و از بیکسی به همصحبتی با سگی وحشی پناه برده باشند و چه در میان ورقپارهها و تابلونقاشیها به دنبال وصلهکردن تکههای گذشته به حال خویش باشند. نویسنده در این داستانها، انسان امروز را به تهران میبرد و با نثری روان و ساده اما گویا، قصهاش را روایت میکند و گاه مخاطبش را مهمان لهجه خبات کردستان میسازد و در داستانی دیگر پیش چشمش جاده پر پیچوخم جنگلهای شمال را ترسیم میکند. نویسنده در این داستانها، شخصیتها را به خیابانها و فضای باز کشانده و زیر سقف آسمان روایتگر درونیات ذهنی آنان شده است. از همین روست که خواننده هنگام خواندن «جاماندهها» از پل طبیعت به کافه شمیران سرک میکشد و به ناگاه به امامزاده صالح میرسد و چند صفحه جلوتر، در داستانی دیگر، همزمان با کودتای مصدق در پی روایت زنی کلاه به سر از عکسی سیاهوسفید، شاهد سوختن عمارتی قدیمی و کودکی با کفشی بندچرمی میگردد. نویسنده مجموعه «جاماندهها» کوشیده تا با انتخاب زاویه دیدی مناسب (سوم شخص) و به کمک افزودن جزییات و مولفههایی دیگر از مضامین کلیشهای چون خیانت یا میل به فرزندآوری، که اغلب موضوعاتی زنانه تلقی میگردد، فاصله گرفته و به تعادل نیرو در این گونه روایتها کمک کند. به عنوان نمونه در داستان «زن پای قطار» ذهنیات افراد حاضر در محل و عدم قطعیت حضور بچه و در داستان «پرواز روی درخت کاج» ورود ناپدری و نیز شرایط ویژه نامادری و گفتوگوی این دو سبب شده تا به شخصیت زن داستان، فارغ از جنسیت و موقعیت او توجه گردد.«جاماندهها» روایت انسانهایی حقیقی است که در پس جنگ با خود یا نبرد با دنیای بیرون، در آرزو یا در تلاش دست یافتن به جهانیاند که در آن حیوانات، فرزندخواندهها و سربازان دشمن نیز به اندازه انسانهای مقابلشان ارزشمند هستند.
کتابفروشی اینترنتی آبان