توضیحات
رمان حاضر روایتگر درگیری ذهنی نوجوانی است به نام «تارواتر» که پس از مرگ دایی مادرش، تارواتر پیر، میان انتخاب خدا یا شیطان، دین یا بیدینی، معطل مانده است. این درگیری از همان ابتدای داستان با ماجرای شیوه به خاک سپردن تارواتر پیر، که از قرار پیامبر است و پیش از مرگش خواسته طبق آیین مسیحیت دفن شود، آغاز میشود و تا مواجهه او با دانش خشک دایی خودش که نماد سکولاریزم است پیش میرود. تارواتر که به شکلی نمادین قرار است بعد از دایی مادرش همان وظیفه پیامبری را به عهده بگیرد، در جنگی درونی که میان دستورهای این پیامبر نمادین و شیطان خیالیاش درگرفته، درمییابد که تنها با سرسختی و خشونت است که میتواند برابر خشونتی بایستد که بیدینی برای خاموش کردن باورهای دینی و اجرای فرامین خداوند بهکار میگیرد.