توضیحات
در این کتاب چنان که از عنوان مشخص است به بررسی روابط دیالکتیکی خدایگانی و بندگی در فیلم های اصغر فرهادی از منظری روانکاوانه پرداخته خواهد شد. در ابتدا و فارغ از اهمیت روانکاوی شخصیت های درون فیلم، رسانۀ سینما به این دلیل برای این نوشته انتخاب شده است که اساساً «تجربۀ سینمایی، تجربه اعمال قدرت بر ابژه است؛ وقتی که در سینما میل می ورزیم، میل به سلطه داریم» و این تجربه بعد از پیدا کردن حس همذات پنداری با شخصیت فیلم افزایش پیدا میکند. در هنگام تماشای فیلم تماشاگر به طور ناخودآگاه با پیروزی قهرمان، خرسند میشود و این اتفاق ماه حصل همین میل به سلطه و همذات پنداری او با قهرمان است. این حس همذات پنداری با شخصیت فیلم افزایش پیدا میکند. در هنگام تماشای فیلم، تماشاگر به طور ناخودآگاه با پیروزی قهرمان خرسند میشود و این اتفاق ماحصل همین به سلطه و همزاد پنداری او با قهرمان است این حس همزادپنداری به شخصیت فیلم حالتی حقیقی می بخشد. به صورتی که تماشاگر در حال تماشای یک فیلم با شخصیت پردازی قوی، شخصیت ها را به عنوان افرادی حقیقی در فضایی واقعی می پذیرد که این ویژگی منحصر به هنر سینماست. رسانه سینما به واسطه توانایی های بیانیاش، امکان نمایش دقیق و افشاگرانه و ویژگی های درونی روان افراد از طریق روابط شخصیت های درون فیلم را دارد.
کتابفروشی اینترنتی آبان