توضیحات
“دامنهی برداشتهای زیباییشناسانهی توحیدی همه مسائل اساسی علم الجمال را دربرمیگیرد، چون بیش از دیگر مسائل به موضوع ادب و ادبیات پرداخته است. بدین ترتیب، میتوان گفت که توحیدی نگرش زیباییشناختی متکامل و همهجانبهای از قرن چهارم هجری به ما ارائه کرده است که میتوان مبنا و پایهای برای زیباییشناسی عربی معاصر به شمار آید. نکات اساسی این نگرش بدین شرح است: 1- دیدگاه زیبایی شناسانهی توحیدی، برخاسته از نظریهی معرفت است که بر شناخت نفس انسانی تکیه دارد، 2- توحیدی ماهیت و طبیعت زیبایی را نیز از خلال همین نظریهی معرفت درک میکند و به اعتقاد او زیبایی بر دو گونه است. نخست زیبایی مطلق که جز با عقل بدان نمیتوان رسید و دوم زیبایی مادی که نسبی است. 3- آفرینش و نوآوری زیبایی، ویژهی انسان و مبتنی بر عقل و حواس انسانی است و هدف آن تجسم بخشیدن به صورتها و اشکال به کمک نفس و به تقلید از طبیعت است. 4- توحیدی ذوق زیباییشناسانه را به دو بخش تقسیم میکند: نخست احساس و تاثیرپذیری و دوم شناخت و درک زیبایی، 5- به اعتقاد توحیدی عامل وحدت میان انواع موجودات “صورت” است و نمایانترین آنها “صورت الهی” و قرین آن یعنی “صورت عقلی” و بالاخره “صورت لفظی” است. 6- توحیدی فضایل و ارزشهای بسیار برای آوازخوانی قائل است که مهمتر از همه آنها تطهیر و پاکسازی نفس انسان است. 7- توحیدی بحث خود را درباره ادب و ادبیات با تعریف لغت (زبان) که ابزار و وسیلهی ادب است آغاز میکند، سپس به موضوع لفظ و معنا میپردازد و بر اساس ترجیح معنا بر لفظ به بیان ارزش والای صدق در ادب میپردازد. 8- توحیدی نظم و نثر را دو نوع از کلام میداند که ارزش هنری آنها یکسان است. 9- آخرین موضوع زیباییشناسانهی توحیدی، مسالهی بلاغت و شرایط زیبایی در هنر ادب است”.