توضیحات
فرق موسیقی با سایر هنرها در این است که موسیقی دارای محیط درونی نیست. ساختهی موسیقی را نمیشود همچون پارهای محدود شده از سیری طولانیتر قلمداد کرد. این ساخته دارای درآمد و پیامد نیست. موسیقی از هرچیزی که بگوید تنها وقتی شروع میشود که آغاز شود و وقتی پایان میپذیرد که تمام شود. شاید از این رو است که پایان در موسیقی چنین کامل است و بسیاری از افراد، اپرا را ارضاکنندهتر از تئاتر میدانند. یک ساختهی حقیقی باید نه فقط دارای کرانه باشد که باید این کرانهها توسط خود آن پدید آمده باشند، آن هم نه از روی ضرورتهای کاربردی بیرونی. بنابراین قطعهای، کار هنری به شمار میآید که کرانههای آن در اجرا مدنظر قرار گرفته باشد. به همین دلیل اجرای درست، باید دراماتیک و همچنین اثر هنری ساخته شده باید دارای هویت ریتمیک باشد که این مهمترین وظیفهی یک نوازنده محسوب میشود و نگارندهی کتاب حاضر نیز بر آن تاکید فراوان دارد. در این راستا نگارنده در کتاب حاضر سه مقاله درباره فرم و اجرا در موسیقی گنجانده و طی آن به بحث در باب چگونگی دستیابی به اجرای محکم و موثر، سرشت فرم موسیقیایی، اهداف اجراکننده، راههای دستیابی به آنها و نسبت میان سبک و اجرا پرداخته است.