توضیحات
اگر بگوییم که مهمترین تفاوت در خلقت بشر در پیدایش کلمه است، بیربط نیست. انسان با کلمه آغاز شد. چون حیوانات نیز با اصوات و حالات با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، پس آنچه انسان را متمایز کرد، قدرت برقراری ارتباط با انسانهای دیگر با هدف آفریدن زندگی بهتر بود.
شاید بهترین هدیۀ طبیعت به هر فردی میتواند داشتن قدرت برقراری ارتباط، به شکل مادرزادی باشد. چون حتی دورۀ نوزادی نیز بر سرنوشت شما تأثیر میگذارد، چه رسد به سالهای جوانی! اگر ما نتوانیم آنچه را که میدانیم، با دیگران مرتبط کنیم، هرچه می دانیم بر فناست. داستان ادیب و قایقران مولانا را به خاطر بیاورید.
روزی ادیبی بر قایق سوار بود. ادیب دانشمند از قایقران پرسید که آیا او قواعد صرف افعال را میداند؟ قایقران پاسخ داد که من یک قایقران سادهام و سوادی ندارم. ادیب گفت، پس نیم عمرت بر فناست. پس از ساعتی موج سهمگینی دریا را گرفت. ابرها طوفانی شدند، قایقران از ادیب پرسید: آیا کمی شنا میدانی تا فقط از این معبر عبور کنیم؟ ادیب گفت من همۀ عمرم درس خواندهام و کار دیگر نمیدانم. قایقران گفت: پس کل عمرت برفناست! در حقیقت استعارۀ داستان دربارۀ سایر مهارتهای زندگی است، که اگر آنها را ندانیم، نمیتوانیم از آنچه میدانیم، استفاده کنیم.
کتابفروشی اینترنتی آبان