توضیحات
مهمترین ویژگی کتاب از این منظر آن است که به نثری میانه نوشته شده است، نه آنقدر سخت که رابطۀ توده مخاطبان را با آن دشوار سازد و نه آنقدر ساده که خورند چنین متنی نباشد. هرچند به اقتضای نقل از پارهای منابع پارهای لغات دشوار هم بدان راه یافته که ناگزیر بوده است. بههرحال همانگونه که «عارف جانسوخته» تقویم زندگی مولاناست، «ملک گرسنه» نیز تقویم زندگی شمس تبریزی پیر و مراد اوست، کسی که مولانا دربارۀ اهمیت دیدارش با او و تأثیری که از شمس گرفته این بیت معروف را سروده: سجادهنشین باوقاری بودم / بازیچۀ کوی کودکانم کردی. شاید برای بسیاری این پرسش به میان آمده باشد که آیا همانقدر که از راه رسیدن شمس و آشنایی او با مولانا، بر زندگی این عالم دینی ِ سجادهنشین تأثیر گذاشته بر زندگی خود شمس نیز تأثیر داشته است؟ این آشنایی زمانی رخ داده که شمس حدود شصت سال داشته و مولانا چهل ساله بود. بی گمان از منظر علوم عرفانی شمس در مرتبتی بوده که به عنوان پیر و مراد بر مولانا تأثیر بسیار گذاشته است؛ اما مولانا نیز به سهم خود کوشیده به شیوههای مختلف شرایطی را مهیا کند که شمس در قونیه ماندگار شود. بههرروی پاسخ سوالاتی از دست را با خواندن «ملک گرسنه» به خوبی میتوان دریافت؛ خاصه آنکه نهال تجدد برای روایت زندگی شمس تبریزی از از زاویه دید خود او استفاده کرده و از این جهت ارتباط نزدیکتری با کتاب برقرار می کند. علاوه بر دو مقدمه کوتاه از نویسنده و همچنین همسرش ژان کلود کاریر، متن اصلی کتاب از سه بخش تشکیل شده است: «پیش از او»، «با او»، «پس از او». فصل اول کتاب «پیش از او»، حوادث زندگانی شمس کودکی او تا هنگام ترک خانوادهاش را را شامل میشود. بخش دوم به دوران کسب علم و معرفت شمس اختصاص دارد . اگر چه مراد از عنوان این فصل «با او» آشنایی شمس با مولاناست و شرح این ارتباط نیز بیشترین بخش کتاب را تشکیل میدهد. اما در این بخش به رابطه و بدهبستان شمس و دیگر شیوخ و عرفا نیز پرداخته شده است. ماجرای شمس و کیمیا خاتون که از بخش های جذاب زندگی شمس به حساب میآید نیز در همین فصل مورد اشاره قرار گرفته است. فصل سوم کتاب «پس از او»؛ ماجرای جدایی ناخواسته شمس از مولاناست که در آن حسادت مریدان مولانا نقش پررنگی داشته است. منابع کتاب و همچنین واژه نامه لغات دشوار متن نیز در صفحات پایانی کتاب آمده است.
کتابفروشی اینترنتی آبان