توضیحات
عبدالرشید دیلمی که در سال ۱۰۸۱هجری قمری درگذشته است. او از خوشنویسان و نستعلیقنویسان صاحبنام سده یازده هجری در ایران و هند بهشمار میرود. در ایران معروف به عبدالرشید و رشیدا و در هندوستان آقارشید و آقا خوانده میشد. او پس از قتل میرعماد از جمله خوشنویسان ایرانی بود که به هند رفت و در دربار شاه جهان و اورنگ زیب فعالیت کرد. وی در آگرا مناصب عالی داشت و مرفه زندگی میکرد. عبدالرشید دیلمی خواهرزاده و شاگرد میرعماد قزوینی بود. او پس از قتل میر به فرمان شاه عباس، مدتی در اصفهان به سر برد و سرانجام به سال ۱۰۲۴ ه.ق به هندوستان رفت و به دربار شاه جهان پادشاه گورکانی راه یافت و روز به روز مقام او بالا رفت، تا جزو ملازمان خاص گردید. او ضمن کتابت و خوشنویسی خاصه، به تعلیم شاهزادگان، داراشکوه و زیب النساء میپرداخت و به خدمات لایق درباری، از جمله کتابداریِ خاصهٔ سلطنتی، ممتاز گردید. در کتابخانه سلطنتی تهران نسخهای از “شرح گلشن راز” وجود دارد که در صفحه بدرقه آن، مهر عبدالرشید با سجع: “بندهٔ شاه جهان عبدالرشید دیلمی۱۰۴۰” میباشد. عبدالرشید، پس از مرگ شاه جهان پادشاه، در دورهٔ کشورداری اورنگ زیب (۱۱۱۸ – ۱۰۶۹ هجری) نیز می زیسته است و در اکبر آباد (آگرا) مرفه زندگی میکرده و در این شهر دارای عمارات عالی و سرا، و رباط و غیره بودهاست. عبدالرشید از هنرمندانی است که به حسن طینت و آراستگی اخلاق، موصوف و از مراتب دانش بهره مند بوده، لذا مورد احترام اطرافیان و ممدوح شاعران عصر واقع شدهاست.
عبدالرشید از معدود کسانی است که، هنر را برای نفس هنر دوست میداشتهاست. گویند هنگام مرگ میر عماد، که نزدیکان او در اصفهان مخفی بودند، عبدالرشید، سه ماه از خانه بیرون نیامد و در این مدت دوازده بند کاغذ سمرقندی، یا به قول میرزا سنگلاخ هزار و پانصد صفحه، سیاه مشق کرد، با وجود این، به میرزا ابوتراب، شاگرد دیگر میر عماد، میگفت که: “به فریادم برس، که قواعد خط از یادم رفت.”
میگویند در اواخر عمر، با کبر سن، ترک مشق نکرد. عبدالرشید در دورهٔ زندگی در ایران، مخصوصاً در شبه قاره، شهرت بسیار و شاگردان و پیروان فراوان داشت. از جمله شاگردان او، به غیر از شاهزادگان سابق الذکر، محمد اشرف خواجه سرا، سعیدای اشرف، عبدالرحمن فرماننویس و میرحاجی را میتوان نام برد که هر یک از آنها، از استادان معروف شبه قاره هند بودهاند. به واسطه نشر آثار عبدالرشید که مورد پسند عامه خط شناسان و هنر دوستان بود، بسیاری از خوش نویسان معاصر، و حتّی پس از دورهٔ زندگی او، از شیوهٔ وی پیروی کردند، غلام محمد هفت قلمی در تذکرهٔ خود نام بیش از پانزده تن از معاریف خوشنویسان شبه قاره را ذکر کرده که از عبدالرشید پیروی کردهاست.
عموم تذکره نویسان شبه قاره اتفاق دارند که تا زمان عبدالرشید، کسی به خوشنویسی او در این سرزمین نیامده است. روش عبدالرشید در خط نستعلیق، کاملاً مشابه شیوهٔ میر عماد است، و اینکه غلام محمد هفت قلمی گوید که روش میرعلی هروی را به پایهٔ اعلی رسانید، نیز صحیح است و مغایر با این نظریه نیست، چون میر عماد خود نیز تا مدتها تحت نفوذ شیوهٔ میرعلی هروی بودهاست.
«لسان الملک هدایت الله» گوید: رشیدای دیلمی نستعلیق را خوب نوشت و از خط نسخ و ترسل و تعلیق و ثلث و رقاع بهرهٔ کافی داشت. میرزا سید علیخان تبریزی ملقب به جواهر رقم از معاصرین و مصاحبین عبدالرشید، با اینکه خود در دربار سلاطین شبه قاره و نزد مردم، حرمتی داشت، در عین حال پاس احترام عبدالرشید را نگاه میداشت و حتّی بهطور غیرمستقیم از سبک و روش او تقلید و استفاده میکرد. گویند: وقتی شخصی از قلمدانبردار جواهررقم پرسید که، او از روی خط چه کسانی مشق میکند؟ پاسخ داد یک روز از خط میر عماد و یک روز از خط عبدالرشید.
مثنوی گلشن راز مهمترین و مشهورترین اثر منظوم محمود شبستری است که در بردارندهٔ اندیشههای عرفانی وی میباشد. با وجود حجم اندکش، این کتاب یکی از یادگارهای پرارزش و بلندنام ادبیات عرفانی کهن فارسی است، که در آن بیان مفاهیم صوفیانه با شور، شوق، و روانی ویژهای همراه گردیده است. مطابق شیوهٔ معمول عطار و مولانا، در اینجا نیز، از حکایات و تمثیلات برای بیان و عرضهٔ مؤثّر معانی عرفانی و حکمی استفاده شدهاست.شبستری این مثنوی را در پاسخ به پرسشهای امیر حسینی هروی سروده است. در هفدهم ماه شوال سال ۷۱۷ فرستادهای از خراسان مشکلات و مسائل مربوط به فهم و تبیین پارهای از رموز و اشارات عرفانی را در قالب نامهای منظوم در مجلسی با حضور شبستری میخواند.سئوالات امیر حسین هروی به صورت منظوم بود و محمود شبستری به اشارت بهاءالدین یعقوب تبریزی، فی المجلس بیتی از سئوال را به بیتی جواب گفته و بعد بر آنها ابیاتی افزوده است. گلشن راز در مجموع شامل ۹۹۳ بیت است.گلشن راز به صورت نظم است کسانی که با عالم شعر آشنایی دارند، به روشنی میدانند که هویت شعر براساس تخیل استوار گشته و هر اندازه یک شاعر از قدرت تخیل برخوردار باشد، شعر او نیرومندتر و زیباتر شناخته میشود. البته هر اندازه قدرت تخیل با زیبایی لفظ و بیان همراه باشد، جایگاه آن شعر والاتر خواهد بود. منظومه گلشن راز، نوعی شعر بوده و از زیبایی لفظ و بیان برخوردار است، ولی این منظومه گونهای از شعر است که بیش از آنکه از تخیل سرچشمه بگیرد، براساس عقل و حکمت استوار شدهاست. این سخن دربارهٔ اشعار عرفای عالی مقام دیگر نیز صادق است.
کتابفروشی اینترنتی آبان