توضیحات
«اثرگذاران میخواهند رفتارهای حیاتی را با انگیزههای ذاتی و درونی پیوند دهند. میخواهند کاری کنند که توانمندی شخص به واقع هر رفتار را با اقدام و عمل عامدانه انجام دهد. اثرگذاران با داشتن این اطلاعات میدانند که دقیقاً از چه نیروهایی استفاده کنند که موفقیت خود را تضمین نمایند. این کتاب نشان میدهد که چگونه شش منبع نفوذ را میتوان در ترکیب با هم مورد استفاده قرار داد. و همچنین دربارۀ تعداد قابلملاحظهای از اثرگذاران بحث میکنیم و توضیح میدهیم که آنها چگونه توانستهاند با استفاده از این ابزارهای نفوذ رفتارهای پایداری ایجاد کنند. کار صحیح را انجام بدهید تا ماننده دهها اثرگذار موفق، به حل مسائلی نائل شوید که سالهاست شما را زیر فشار گذاشته است». در کتاب نوشته شده است: «دکتر آلبرت باندورا (پدر نظریۀ شناخت اجتماعی که قبلاً به او اشاره کردیم و بخش قابل ملاحظهای از مطالب این کتاب بر اساس یافتههای او نگاشته شده) خاطر نشان میسازد که برای تشویقکردن اشخاص تا کاری را که از آن میترسند انجام دهند باید به آنها بازخورد مثبت فوری بدهید تا اعتمادبهنفس آنها را بالا ببرید. برای رسیدن به این مهم باید برایشان هدفهای ساده و قابلدسترس در نظر بگیرید که مشخص کند آنها چه اقداماتی را باید انجام دهند. کارهای پیچیده را انتخاب کنید و آنها را به شکل ساده در آورید. کارهای بلندمدت را انتخاب کنید و آنها را به هدفهای کوتاهمدت تبدیل سازید. هدفهای مبهم را در نظر بگیرید و آنها را به کارهای ویژه و مشخص تبدیل کنید. کارهای پرخطر را در نظر بگیرید و آنها را بدون ریسک کنید.»