توضیحات
مارکس رسالۀ «ادای سهمی در نقد فلسفۀ حق» هگل را به سال 1843 -دورهای که به نقد سیاست میپرداخت- بهصورتی ناتمام نوشت. وی چند ماه بعد رسالۀ دیگری را بهعنوان «مقدمه»ی این رساله نوشت و در اوایل سال 1844 منتشر کرد؛ رسالهی بسیار شناختهشدهای که معرف گام بزرگی در تدوین آموزهاش بود. در همین «مقدمه» است که وی به اهمیت «عناصر فلسفۀ حق» هگل اشاره میکند و مینویسد او در این اثر «منسجمترین، غنیترین و کاملترین روایت» فلسفۀ دولت و حقوق آلمان را ارائه کرده است. هم اثر هگل و هم نقد مارکس بر بخش دولت در این اثر از مهمترین متون در فلسفهی سیاسی مدرنند. دستاورد مهم مارکس در این دو رساله، درکل، نقد رادیکال دولت مدرن -در جلوۀ سلطنت مشروطۀ هگلی و جمهوری لیبرال- و تدوین اولیۀ نظریۀ دولت خودش و نیز طرح نظریۀ «دموکراسی راستین» بهعنوان بدیل دولتهای عصر مدرن است. برای روشنگری دربارۀ هم فلسفۀ سیاسی هگل و هم نقد مارکس بر آن، توضیحات مفصلی در دو بخش -اول، نکاتی دربارۀ فلسفۀ هگل، بهطورکلی، و مشخصاً رابطۀ «عناصر فلسفه حق» با آن و نسبت نقد مارکس با این فلسفه، و دوم، شرح برخی از نکات رسالۀ مارکس در نقد آموزۀ دولت در فلسفۀ سیاسی هگل- به کتاب افزوده شده است.
کتابفروشی اینترنتی آبان