توضیحات
متن حاضر، ترجمهی بخشی از کتاب “زیباییشناسی فلسفی” است که به موضوع بازنمایی در هنر و ادبیات، نیز مباحث معرفتشناسی اختصاص یافته است. به تصریح نگارنده: “موضوع رایج مباحث نظری هنری، رابطهی بین اثر هنری با امور خارج یا بیرون از اثر هنری ـ همانند طبیعت یا برخی ابعاد واقعیت ـ است. عدهای هنر را محاکات (تقلید) طبیعت زیبا، تعریف کردهاند؛ یا میگویند که بسیاری از آثار هنری، دست کم بازنمود یا بازتولید برخی جنبههای طبیعت یا واقعیت هستند. برخی ادعا میکنند که موسیقی، احساسات را ـ که جنبهای از واقعیت روانی است ـ بازنمایی میکند. در باب تراژدی میگویند که به واسطهی آنچه بازنمایی میکند، به ما یاری میرساند تا به فهم واقعیاتی نائل شویم که در حیات بشر از اهمیتی اساسی برخوردارند نقاشی به سبب عجز در بازنمایی واقعیت، مورد انتقاد واقع شده است. این دیدگاهها همگی با بحث بازنمایی به عنوان رابط بین اثر هنری و امر واقع که خارج از اثر هنری است مرتبطند. همچنین تمامی آنها از این طریق با وضوح کمتری با بحث صدق ارتباط دارند زیرا هرکجا که بحث بازنمایی امری واقعی در میان باشد، این سوال پیش میآید که آیا بازنمایی صادقی از واقعیت صورت گرفته است یا این که بازنمایی کاذب یا نادرستی از واقعیت صورت پذیرفته است؟”.