توضیحات
از دید مایکل استنفورد دو گونه تاریخ وجود دارد: اول رویدادهای عینی مشخص در زمان و مکان معین، و دوم، چرخۀ حفظ، یادآوری و بازآفرینی آن رویدادها و تاثیر آنها بر مواجهه با رویدادهای کنونی. تاریخ نو خوانشی از تاریخ اول است در مواجهه با خوانش جبرگرایانه از تاریخ. در این تاریخ به جای تمرکز بر حوادث سیاسی، فعالیتهای بشری در زمینهي اجتماعی و اقتصادی مورد کنکاش قرار میگیرند. این تاریخ بیشتر به مردم میپردازد تا به شاهان. محوریت در این خوانش تاریخی بر رفتارهای انسانی فارغ از تمرکزگرایی تاریخ سیاسی است. در این تاریخ بازآفرینی وقایع تاریخی نه صرفاً بهصورت یک شرح واقعه که در واقع تحلیلی از ساختارهایی تاریخی است که بهوقوع آن وقایع منجر شده، و نظام وقایع یک چرخهي محکوم با باززایی نيست که سیری از یک تجربه است و در زمینۀ اجتماعی و اقتصادی خود قابل بازآفرینی خواهد بود. با نگاهی به سخن پیتر برک که «تاریخِ بیطرف وجود ندارد و تاریخ تنها تاریخ زمان حال است.» درخواهیم یافت که این کتاب گویاترین سند براي تعریف تاریخ نو است؛ تحلیل مورخ. چشمی که تاریخ را دیده، ذهنی که آن را شناسایی کرده و زبانی که آن را بازگو نموده و در بستر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و انسانیِ خویش به اعتراف نشسته است. در این کتاب برترین مورخان تاریخ نو با ترسیم تاریخ شخصیت، اندیشه و علایق خویش، شخصیت تاریخی خود و آنچه از تاریخ دریافتهاند را تشریح نمودهاند. بیشک خواندن این کتاب دورنمایی نو در برابر چشم علاقهمندان به مفهوم تاریخ نو خواهد گشود.