توضیحات
نویسنده در این کتاب به ترسیم چشماندازی معاصر از اندیشههای «ویلیام شکسپیر» با گذری بر یکی از آثار نمایشی وی با عنوان «همت» میپردازد. در این رهگذر نویسنده، معاصر بودن شکسپیر را به معنای ارتباط میان دو زمان معرفی میکند. زمان نخست هنگامی است که شخصیتهای نمایشی در آن به سر میبرند و دومی زمانی که به تماشاگران میگذرد. به اعتقاد وی هرگاه در اجرایی، این دو زمان به صورت دقیق به یکدیگر متصل شوند، شکسپیری که معاصر ماست، پدیدار میگردد. تفسیرهای که نویسنده در کتاب از شکسپیر ارائه میکند عاری از اوهام است؛ چرا که در آثار شکسپیر، عشاق، تبعیدیان و قهرمانان ستمدیده به عنوان آخرین راهحل به جنگل «آردن» میگریزند و یا چون «پروسپرو» در جزیرهای سکونت ناپذیر مأوا میگزینند. بنابراین نویسنده نشان میدهد که از خشونت و دیوانهواری جهان به هیچ کجا نمیتوان گریخت و تنها راه مواجهه با چنین دنیایی، سرباز زدن از پذیرش قواعدی است که جهان و تاریخ آن را تحمیل میکنند. شایان ذکر است در پایان کتاب نیز یادداشتهای یک شکسپیرشناس ناشناس، به همراه جدول آثار منتشر شده درباره شکسپیر و اجرای نمایشنامههای وی، در جهان مندرج است.