توضیحات
کتاب حاضر به ما گوشزد میکند که خوشبینی یک مهارت قابلِآموزش و یا قابلِیادگیری است. این کتاب، نه یک خودآموز معمولی، بلکه کتابی است که به معرفی اصول صحیح و ثابتشدهای میپردازد که الهامبخش مسئولیتپذیری شخصی در قبال زندگیتان بهعنوان یک فرد خوشبین است. در این کتاب کسی پریشانگویی نمیکند. نویسنده رک و پوستکنده ادعا میکند: اگر شما بهعنوان رهبر یک سازمان، رئیس، والدین، شریک یا زن وشوهر، ناظر نگرشها و اعمال خود نباشید، زندگی میتواند شما را زمین بزند. موضوع اصلی کتاب فایدههای خوشبینی افکندن پرتو امید بر دلهای انسانهای درمانده و مستأصل است. این کتاب سرشار از درسها و حقایقی است که شما را برمیانگیزاند تا علاوهبر باور، بپذیرید لیوان را نیمه پر آن لیوان میکنددر این کتاب، راوی در بعدازظهر گرمی در لیسبون، مادر خود را که سالها پیش از دنیا رفته است، نشسته بر نیمکتی در پارک میبیند. مادرش به او میگوید: «مردهها در همان جایی که دفن میشوند، نمیمانند». از اینجا سفری شگفت آغاز میشود و با نثری روان و زیبا از لندن 1943 به لهستان و غاری کهن و هتلی در مادرید میرویم… به «لیسبون»، به «ژنو»، به «کراکو»، به «ایزلینگتون»، «پل آرک»،«رود شوم و رود چینگ»… ترکیبی از خاطره و تأمل و مراقبه. مکثی در زمان و مکان، که کماکان جا پای خود را در زمان حال حفظ میکند؛ و طعم لحظات را برجسته و ملموس میسازد. نویسنده به کسانی تجسم و تکلم میبخشد که دوستشان داشته و دلسوزشان بوده است.