توضیحات
این همه تلاش برای زنده ماندن … آن همه فکر برای مردن … واقعاً چه معنی دارد این تناقضها؟ نمیشود یک روز صبح بیدار شوی و ببینی کلاً دنیا عوض شده؟ دنیا نه، خودت عوض شدهای؛ رنگ پوستت، قدت، جنسیتت، خانوادهات، کشورت. به جای کتایون بشوی الکساندر پتروویچ، صاحب بزرگترین فروشگاههای زنجیرهای کفش در اوکراین، یا چشم باز کنی و ببینی در قلب پاتاگونیا هستی، آرژانتین، با همسرت، نه، فقط خودت و مزرعه کوچک پرورش اسبت و کلبه چوبی کوهستانی که گهگاه چندین گردشگر روی ایوانش قهوه می نوشند و به کوههای آند خیره میشوند و با این حرف هایشان از تو و چشمای آبیات تعریف میکنند. اسم یکی از گردشگران یونس است….
کتابفروشی اینترنتی آبان