توضیحات
در این رمان، نویسنده ابتدا تصویری گذرا از چهره خفقان گرفته تهران به دست میدهد، سپس از یک تابلوی نقاشی، مرسوم به چشمهایش سخن میگوید .نقاش این تابلو استاد ماکان ده سال قبل از به نمایش گذاردن تابلو درتبعید در گذشته است .کسی نمیداند که استاد این تابلو را به چه منظور و برای چه کسی تصویر کرده است .سرانجام زنی خود را صاحب چشمها معرفی میکند و راز آن را آشکار میسازد .این رمان حال و هوای سیاسی دارد.
کتاب چشمهایش، روایت عشق ناکام زنی بهنام فرنگیس، به استاد ماکان است. ماکان، استاد نقاشیِ زبردست و مشهور شهر است. او که بهخاطر فعالیتهای سیاسی خود در تبعید بهسر میبَرد، بهطرزی مشکوک از دنیا میرود. حکومت برای سرپوشنهادن بر این مرگ مشکوک و بیگناه جلوهدادن خود، تصمیم به برگزاری نمایشگاهی از آثار او میگیرد. اما هجوم بیسابقۀ مردم برای تماشای آثار او، حکومت را ناگزیر از تعطیلی نمایشگاه میکند. داستان از زبان ناظم مدرسۀ استاد ماکان روایت میشود که شیفتۀ تابلوی «چشمهایش» استاد شده بود. او که بهطرز غریبی حس میکرد رازی پشت چشمهای نقاشیشده در تابلو وجود دارد، برای رمزگشایی از اعجازِ نهان در نقاشی، تصمیم میگیرد زنی را که سوژۀ تصویر شده بود، پیدا کند. داستان از همین تلاش برای گرهگشایی آغاز میشود. آغاز داستان، بسیار هنرمندانه طراحی شده است. توصیف فضای مخوف سیاسی تهران در آن سالهای متشنج، از همان آغاز به شما میفهماند که با کتابی سیاسی روبهرو هستید. گواه سیاسیبودن کتاب هم آن است که تا سال پنجاهوهفت، بهطور رسمی اجازۀ چاپ نیافت. بزرگ علوی در توصیفات عاشقانه و بیان احساسات زنانۀ فرنگیس، آنقدر استادانه عمل کرده است که سخت باور میکنید نویسندۀ این نوشتهها یک مرد باشد. او را بهراستی میتوان یکی از پیشروان داستاننویسی مدرن ایران دانست.
کتابفروشی اینترنتی آبان